برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
امیر پوررستگار
چکیده
سفرنامههای فرنگیان در فهم «نگاه دیگری»، حوزۀ مردمشناسی و مطالعات تاریخ فرهنگی - اجتماعی پراهمیت است. یکی از موضوعات برجسته در سفرنامههای اروپایی، به ویژه در عصر قاجاریه، تصوف و درویشی است. بر این اساس، مبنای جستار حاضر، واکاوی و تحلیل آن دسته از سفرنامههای سیاحان اروپایی عصر قاجار است که در گزارش، توصیف - و گاه تحلیلِ- ...
بیشتر
سفرنامههای فرنگیان در فهم «نگاه دیگری»، حوزۀ مردمشناسی و مطالعات تاریخ فرهنگی - اجتماعی پراهمیت است. یکی از موضوعات برجسته در سفرنامههای اروپایی، به ویژه در عصر قاجاریه، تصوف و درویشی است. بر این اساس، مبنای جستار حاضر، واکاوی و تحلیل آن دسته از سفرنامههای سیاحان اروپایی عصر قاجار است که در گزارش، توصیف - و گاه تحلیلِ- خود به درویشان پرداختهاند. مواردی چون سلسلههای تصوف، درویشان به مثابه یک طبقه، و سلوک و جهانبینی آنان در نوشتههای این سیاحان به وضوح مشهود است که اغلب، با تصوفناشناسی، پیشداوری، ظاهربینی و جعل همراه شده است. رهیافت این پژوهش نشان میدهد چهار مؤلفۀ «ادب شفاهی درویشان»، «اعتقادات و باورها»، «دریوزگی و بیکارگی»، «استعمال مسکرات و مواد خلسهآور» در سفرنامههای غربی نمود بیشتری دارد. تعداد اندکی از این سفرنامهنویسان از جمله پولاک، براون و گوبینو، رویکردی شرقشناسانه در معنای تحقیقی- تتبعی آن نسبت به تصوف دارند و آن را با مشاهدات خود، تلفیق کردهاند؛ از جمله این که دربارۀ سلسلههای صوفیانۀ عصر قاجار، به ویژه اهل حق، خاستگاه تصوف، و اندیشۀ اشراقی ایرانی، گزارشهایی ارائه کردهاند. جدا از این، در دیگر سفرنامهها، غالباً به روح تصوف اشارهای نمیشود. در اغلب این سیاحتنامهها تصوف و عرفان، به مکتب سستی و بیقیدی تنزل یافته است و درویشان دورهگرد و قصهگو گرفتار چرس و بنگ تصویر شدهاند. نتایج تشریح و تحلیل سفرنامههای مذکور نشان میدهد که گزارش این سیاحان از تصوف عصر قاجار، در قالب «درویشنگری ظاهری»، همراه با «تعمیمدهی»، «عیب-نمایی»، «عجیب و غریبنگری» و «بزرگنمایی» روایت شده است.